اولین عکسای گلم
عزیزم این اولین عکس از شما هستش وقتی اووردنت بخش پیش مامی کوفولوی مامااااان بغل مادر جونش ...
نویسنده :
ღღღღ مامان دنیز ღღღღ
18:50
اولین عکسا توخونه خودمون
این عکسها رو خاله ساقی گرفته عشقم دست گلش درد نکنه چقدم ناز افتادی ...
نویسنده :
ღღღღ مامان دنیز ღღღღ
18:49
دنیز 3 ماهگی
دوست دارم هستی مامان تموم زندگیم دنیزم الان بغلمی داریم باهم عکساتو میذاریم تو بلاگت ،نازم الان شما 3 ماه و 16 روزه ایی دوست دارم دنیزم ...
نویسنده :
ღღღღ مامان دنیز ღღღღ
18:47
عکس پا
عکس پاهای نفس مامان ،در ٢ماهگی ...
نویسنده :
ღღღღ مامان دنیز ღღღღ
18:01
واکسن 2 ماهگی
گل مامان واکسن 2 ماهگیتو زدی ،پات گرفته بود تا تکونش میدادی درد میومد،آخ مامانی فدات شه،نبینم اشک گلمو ...
نویسنده :
ღღღღ مامان دنیز ღღღღ
22:42
گلم در حال بازی با خان دایی جونش
گلم اینجا تازه 2 ماهش روتموم کرده و بابایی اومده بریم خونمون و قراره 4:30 صبح حرکت کنیم...شب خاله جون اینا هم اومده بودن وآیدین جون کلی حال میکرد .....گل پسر خاله،وای دلم برا همشون تنگیده (توحید ،مهدی،هادی،مریم،آیدین)میبوسمتون دورادور وای ،بخورم اون لبخند نازت رو جیگرم ...
نویسنده :
ღღღღ مامان دنیز ღღღღ
22:35
دنیز تو 40 روزگی
اولین عکسای گلم تو خونه
بد خوابی
عزیزم الان ساعت ١:٣٠ شبه و تازه اومده بودم برات وبلاگت مطلب بزارم که بیدار شدی و گریه.... الانم مث خانومای مودب ،شیک و مجلسی نشستی بغلمو انگار استاد کامپیوتر تشریف دارین ،با ابهت تمام لپ تاب رو نگا میکنی و صداتم در نمیاد تازه خیلی هم شادی تو تاریکی تو بغل باشی و مونیتور رو نگا میکنی... عزیزم کنجکاوی ویاد گرفتن خوبه اما به وقتش و به اندازه جیگر مامان دوست ندارم استراحتت به هم بخوره وبد خواب شی ...الان چندشب و روزه که بد خوابی و همش بغل و سر پا گردوندن و بازی و صحبت. عشق زندگیم الان ٣ ماه و١٢روز و ١١ ساعت و ٢ دقیقه و ٤٠ ثانیه اس با ما هستی وای که چقدر حسته ام و خوابم میاد ،کمی هم سر گیجه دارم مامی ببخش که بیشتر ازاینم نتو...
نویسنده :
ღღღღ مامان دنیز ღღღღ
1:43